جستحو

Wednesday, August 4, 2010

روايتي خواندني از آغاز و پايان بزرگ ترين رابطه تجاري دنياي سايبر ؛ عشق و نفرت



«اپل به علت نقض حق اختراع آيفون از سازندگان تلفن همراه گوگل شکايت کرد.»شايد باور اين خبر چندان آسان نباشد، زيرا از وقتي






اپل و گوگل زوجي خوشبخت به شمار مي آمدند، زمان زيادي نمي گذرد تا اينکه همه چيز خراب شد.
اين عشق افسانه اي در سال 2006 با تولد آيفون آغاز شد، هنگامي که هنوز کسي در مورد آيفون چيزي نمي دانست. زماني که استيو جابز، مدير اجرايي گوگل- اريک اشميت- را به منزلش دعوت کرد تا با هم کيک وانيلي و چاي بخورند، عشقي افسانه اي در حال شکل گيري بود.
آنها کار ساخت گوشي هوشمندي را آغاز کردند و همزمان به ياهو و مايکروسافت مي خنديدند. به همه مي گفتند چقدر خوشحالند و همه آنها را زوج خوشبختي مي دانستند.
کار صميمانه اين زوج موجب شد در سال 2007 آيفون به بهره برداري برسد. گوگل نقشه ها و تحقيقات خود را در اختيار اپل قرار داد و اپل بهترين مکان اين دستگاه جديد را به گوگل اختصاص داد. اپل، يوتيوب را نيز روي آيفون نصب کرد و گوگل کاري کرد که يوتيوب با آيفون هماهنگي کامل داشته باشد. گوگل حتي ظاهر صفحات خود را براي آيفون بهبود بخشيد و اپل درخشيد.
آيفون در مدت زمان کوتاهي به موفقيتي عظيم دست يافت و در آينده اي نزديک مي توانست خود را به مشتريان دنياي فناوري تحميل کند. درست به همان اندازه که گوگل مي خواست روي تبليغات کنترل داشته باشد. گوگل متوجه اين موفقيت شد.
اينجا نقطه رنگ باختن تدريجي اين عشق بود. اين گونه بود که گوگل چهره واقعي خود را نشان داد. گوگل به سراغ شرکتي رفت که در سال 2005 خريداري کرده بود و اندي رابين آن را اداره مي کرد، زيرا آنها متوجه شدند نمي توانند کنترل بيشتر صفحات وب را در اختيار اپل بگذارند. به هر حال اين وب به آنها تعلق داشت نه اپل!
فرزندي از همسري ديگر

گوگل، آندرويد را معرفي کرد؛ تلفن همراه هوشمندي که سيستم عامل آن به تقليد از سيستم عامل اپل طراحي شده بود. گوگل نه تنها تمام منابعش را براي توليد چنين محصولي به کار گرفت، بلکه حاضر شد آن را به صورت رايگان در اختيار توليد کنندگان قرار دهد. زمان زيادي طول نکشيد تا استيو جابز هم متوجه شد خط رابطه به پايان خود رسيده است؛ زيرا به او خيانت شده بود. گوگل با او همان کاري را کرد که پيش از اين مايکروسافت کرده بود.در ابتدا جنگ رو در رو نبود. همه چيز پشت پرده اتفاق مي افتاد. زماني که اپل ديگر براي آندرويد صفحه لمسي نساخت، گوگل فهميد چاره اي جز جنگ رو در رو ندارد.استيو جابز نتوانست جلوي زبان خود را بگيرد و در ژانويه 2008 ، گوگل و آندرويد را به باد انتقاد گرفت. نتيجه براي هيچ کس خوب نبود. اين اولين شمشيري بود که همگان برق آن را مشاهده مي کردند، اما آخري نبود. پس از آن بود که مديران اپل نيز موضع مشخصي در برابر گوگل اتخاذ کردند، مانند زماني که تيم کوک گفت گوگل هنوز به فناوري اولين آيفون هم دست نيافته است.موضوع براي استيو جابز شخصي شده بود. وي نمي توانست باور کند اريک اشميت تمام اين مدت در حالي عضو هيأت مديره اپل بوده است که از همان ابتدا مي خواسته ايده آنها را بدزدد. به نظر مي رسد اين احساس دوطرفه بوده؛ اشميت هم در اظهار نظري عجيب آيفون را تنها يک گوشي تلفن همراه بزرگ دانسته بود!

جنگ گرم!

بي گمان از اينکه اشميت چنين مدت زمان طولاني را عضو هيأت مديره اپل بوده است، تعجب مي کنيد. وي در آگوست 2009 استعفا داد، زماني که جنگ ديگر علني شده بود. اولين نشانه اين جنگ علني هم خارج کردن شرکت تبليغاتي گوگل ( AdMob ) از دست اپل بود. پس از آن هم اپل با دزديدن سرويس پخش موسيقي گوگل ( Lala )، ته مانده هاي اين رابطه را از بين برد.
آشکارا عشق به پايان رسيده و تلخي جدايي آغاز گشته بود. مانند قانقاريا، نفرت در تمام جنبه هاي ارتباطي اين دو شرکت نفوذ کرده بود. بر اساس خبرهايي که از درون اين شرکتها به گوش مي رسيد، مذاکره براي استفاده از نقشه هاي گوگل در سيستم عامل جديد آيفون، جنگي تمام عيار بود. جنگي که موجب شد اپل خود يک شرکت طراحي نقشه خريداري کند. شايعه هايي نيز به گوش مي رسيد که اپل مي خواهد موتور جستجوي Bing را جايگزين گوگل کند و يا حتي فراتر از آن، کاملاً مستقل از گوگل عمل کند.

جنگ بر سر آينده بازار

جنگ واقعي در حال شکل گيري است. اپل در مانوري منحرف کننده از HTC شکايت کرده است. هدف اصلي اين اقامه دعوا؛ آندرويد يا همان نقطه اي است که هدف حمله اصلي به شمار مي رود. اين شکايت را مي توان هشداري به ساير شرکتها نيز در نظر گرفت. هدف بعدي مي تواند موتورولا باشد که همکاري با گوگل را به صورت رسمي اعلام کرده است.«جابز» به خوبي مي داند که اين جنگ، براي تصرف بازار شکل گرفته است و نمي خواهد سرانجام آن مانند جنگ مک اينتاش- ويندوز تمام شود. اين بار او قدرت رهبري بيشتري دارد و در صورت برد در اين منازعه هم ثروت هنگفتي در انتظار اوست.شکي در اين نيست که «جابز» از تمام چهل ميليارد دلار اپل استفاده مي کند تا نقشه هاي گوگل را خنثي کند و سهم عظيم خود را از بازار تلفن همراه و فناوري آن از دست ندهد. اما براي اين کار او به شبکه ساختاري بزرگي نياز دارد تا بتواند به عمق نمودهاي اجتماعي وب نفوذ کند. اما در اين مورد اپل چندان موفق نبوده است. « MobileMe » همچنان راه حل ناقصي به شمار مي رود و com . iWork نيز طرفدار چنداني نيست. شايد در اين شرايط دشمن سنتي اپل، يعني مايکروسافت، بتواند به کمک اپل بيايد. شايد اپل با بدست آوردن فيس بوک بتواند از جايي به گوگل ضربه بزند که نقطه ضعف اصلي اوست.از ديگرسو، گوگل به غير از شبکه هاي اجتماعي در تمام نقاط نفوذ دارد. در همين حال، با اينکه فناوري آندرويد بسيار بالاست اما توانايي آيفون را ندارد. درخواست براي خريد آندرويد نيز در مقايسه با درخواست خريد براي آيفون بسيار ناچيز است، اما مزيت عمده اي که اپل دارد اين است که در اين زمان، ساده تر مي تواند با مشتريان بالقوه ارتباط برقرار کند.روي هم رفته، به نظر مي رسد اين دو دوست سابق از نظر فني به يکديگر وابسته اند و اين وابستگي ها رابطه آنها را هر روز خصمانه تر مي کند. گاهي هم عشق اين گونه به پايان مي رسد!

No comments:

Post a Comment

http://www.google.com/intl/en/landing/transit/#mdy